کاربرد هوش معنوی در زندگی فرد می تواند ارتباط شخص را با خود، دیگران و خدا و به خصوص پرورش خود آگاهی فرد تسهیل کند. با تکیه بر اعتقادات فرد ، هوش معنوی قادر به تسهیل و ارتقاء آگاهی و احساس ارتباط با خدا و حضور خدا می شود.
زمانی که افراد، اشتباهات درونی خود را عمیقاً درک کنند، آن را تکرار نخواهند کرد و از ترس و آشفتگی در برابر تغییر رها خواهند شد که این عمیق ترین سطح هوش معنوی است. در این راستا (آمرام، 2009) بیان کردند هوش معنوی را اصولاً در جهت حل مسائل وجودی و اخلاقی دانسته است. ادوارز نیز بین استفاده از هوش معنوی برای حل مشکلات و استفاده از آنها در حل مسائل غیر معنوی تمایز قائل می شود. برای مثال فردی که در پایان عمر خود به سر می برد ممکن است ارزش های معنوی و اعتقادات وجودی برای روشن کردن احساس معنا داری در این مرحله از زندگی را آزمایش کند. این فرایند می تواند جلوه ای از هوش معنوی باشد، اما نکته مهمی که این دیدگاه از آن چشم پوشی می کند آن است که یک فرد معنوی، همه ابعاد زندگی اش معنوی خواهد بود. ایده جداسازی موضوعات و مشکلات معنوی از غیر معنوی ، برای به کار گیری استراتژی های متفاوت حل مسأله، چالش پذیر است.
جستجو برای معنا داری و دیدن مفهومی بزرگتر از زندگی می تواند تقریباً هر واقعه و تجربه زندگی را در بر گیرد. به طور مشابه، بعضی از توانایی ها و صفات هوش معنوی مثل حکمت، خود آگاهی، استدلال خلاّق، کمال، دلسوزی و پرسش سؤالات چرایی، می تواند با موضوعات و مشکلات بالاتری، جدای از موضوعات معنوی یا وجودی، مرتبط باشند . مثلا آنها می توانند برای مفهوم سازی و تحلیل رابطه مشکلات و همچنین برای برنامه ریزی و فرمول بندی ت های سازمان و بیانیه ای ماموریت سازمانی به کار گرفته شوند. هوش منطقی حقایق و اطلاعات و استفاده منطقی و تجزیه و تحلیل آنها را در تصمیم گیری دنبال می کند. هوش عاطفی شامل درک و کنترل احساسات و عواطف خود است. هوش معنوی دربردارنده موارد زیر در محیط کاری است؛
– یافتن و به کار گیری منابع عمیق درونی که امکان توجه به دیگران و نیز توان تحمل و تطابق با آنها را به ما می دهد.
– ایجاد احساس هویت فردی روشن و با ثبات در محیط های با روابط کاری متغیر
– توانایی درک معنای واقعی رویدادها و حوادث و قابلیت معنا دار کردن کار
– شناسایی و همسو سازی ارزش ها با اهداف فردی و سازمانی
– زندگی کردن با ارزشها بدون سازش پذیری از موضع ضعف، که این امر منجر به حس انسجام فردی می شود.
– درک و شناخت علت درست[1] افکار و رفتار خود و توان اثر گذاری بر آنها
نتایج توسعه و تمرین هوش معنوی شامل توانایی مواجه با بحران ها و آشفتگی ها ، نگرشی عاری از خود خواهی نسبت به سایرین و دیدگاهی روشن و آرام نسبت به زندگی است (آمرام، 2009).
[1] . True cause
شناسایی رابطه بین هوش معنوی با انگیزه کاری دبیران در مدارس دولتی متوسطه دوره دوم شهرستان کامیاران در سال تحصیلی 1393-1392.
درباره این سایت